ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 36 ساله )

بنام خداوباسلام
بامردی متاهل 40ساله اشناشدم که زنش 2ساله ترک خانه کرده چن بار دادگاهی شدن زن ده سال بااین اقازندگی کرده ونازااست.مردرفته تقاضای طلاق داده وزن تقاضای مهریه توسال دادگاهن .حالا نمیدانم...


مشاور (احسان فدایی)

با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.
خواهر محترم! ازدواج و انتخاب همسر یک موضوع بسیار مهم و حیاتی در زندگی انسان است. شاید هیچ موضوعی به اندازة‌ ازدواج و انتخاب همسر، ذهن جوانان را به خود مشغول نکند. اهمیت ازدواج صرفاً به خاطر یک سری مسایل عاطفی و عاشقانه نیست، بلکه سرنوشت انسان و سعادت دنیوی و اخروی او نیز تا حد زیادی به ازدواج و انتخاب همسر بستگی دارد. بسیاری افرادی که در زندگی خود با مشکلاتی روبه رو هستند و یا زندگی شان به طلاق منجر می شود، به خاطر تصمیم گیری های غلط و عدم دقت در انتخاب همسر است. برای یک ازدواج موفق شرایط زیادی لازم است. دکتر سیلوانوس استال در کتاب «آن چه یک جوان باید بداند» گفته است: بزرگترین بدبختی یا خوشبختی در انتخاب بد یا نیک همسر نهفته است.»  اما در پاسخ به سؤال خوبتان باید عرض نماییم که قطعاً نداشتن رابطه اولویت بر رابطه داشتن در این شرایط است. زیرا اولا هنوز ایشان همسرش را طلاق نداده و تا زمانی که طلاقی صورت نگرفته قطعا نمی توان بر اساس آن تصمیم گرفت و ثانیا ایشان هنوز همسر شرعی  و قانونی دارد. چه بسا رابطه ی شما کمک به برهم خوردن زندگی شان کند و ممکن است همین عدم رابطه دلیلی برای شکل گیری زندگی مجددشان گردد. پس این موضوع که خواستگارتان دلگرم شود را دلیل خود قرار ندهید زیرا همین بحث می تواند نشان از علاقه یا عدم علاقه ی ایشان باشد. یعنی اگر با عزم و اراده همسرش را سریع تر طلاق داد و به خواستگاری شما آمد با در نظر گرفتن معیارهای ازدواج می توانید با او ازدواج کنید ولی در این وضعیت رابطه به صلاح طرفین نیست زیرا:
1. در امر ازدواج نباید قبل از انتخاب، عاشق و دلباخته‏ ی کسی شد (نه پسر نسبت به دختر و نه دختر نسبت به پسر) البته علاقه در حدّی که انگیزه‏ای شود برای انتخاب اشکالی ندارد بلکه لازم است اما اگر این علاقه تبدیل به عشق شد مشکلات زیادی از جمله فقدان شناخت درست و واقع بینانه از طرف مقابل را به دنبال خواهد داشت ؛ زیرا روح حاکم بر این گونه احساسات و علاقه مندی ها، عشق‏ورزی کور است نه خردورزی. پای خرد و عقل در میدان عاشقی لنگ است. امام علی علیه السلام می‏فرمایند: «حبّ الشّیء یعمی و یصمّ»، دوست داشتن چیزی انسان را کور و کر می کند.
2. در روایات زیادی آمده است که از نگاه به نامحرم بپرهیزید زیرا چه بسا یک لحظه نگاه به نامحرم، حزنی طولانی و حسرتی زیاد به دنبال داشته باشد. از این سخن می توان فهمید که گرچه نگاه کردن به نامحرم در ظاهر لذت بخش است ولی در باطن سبب حزن و ناراحتی و مشغولیت ذهنی انسان می رود و نتیجه ای جز تلخی و ناکامی ندارد.
3. انسان نسبت به جنس مخالف شدیدا وسوسه می شود و شاید هیچ وسوسه ای قوی تر از این نباشد. اما حقیقت این است که این وسوسه ها اصلا واقعیت ندارند و اگر هم داشته باشند خیلی کم است. منظور این است که تصورات ذهنی انسان نسبت به جنس مخالف (و به طور کلی به مادیات) این مطلب را به انسان القا می کند که ارتباط با آنها و در کنار آنها بودن چه قدر لذت بخش است، وی وقتی خود را به آنها می رساند، می بیند اصلا این طور نیست و چیزی زیادی به دست نیاورده است و آن چیزی که به دست آورده ارزش این همه تلاش و انتظار را نداشته است. باید به نعمت های پایدار دل بست نه به دنیای زودگذر.
4. ازدواج یک امر مقدسی است که در سرنوشت آدمی مؤثر است. پس نباید با این موضوع بسیار مهم، برخورد احساسی کنیم و تسلیم احساساتمان شویم. بلکه باید با آن کاملا عاقلانه کنار بیاییم.
5. به احساس خود در این سنین نوجوانی و جوانی نباید اطمینان کنید. جوان در این سنین دچار خیالات بسیار قوی ای نسبت به جنس مخالف است و به تجربه ثابت شده عشق هایی که در این سن ایجاد می شوند نه واقعی هستند و نه پایدار و بیشتر ناشی از غلیان احساس هستند. باید سعی کنید از دلبستگی در این سن پرهیز کنید و به خودتان فرصت بدهید تا قدری عاقلانه تر با مسایل مهم زندگی مانند ازدواج برخورد نمایید. پس صبور باشید تا ایشان خودش اقدام نماید.
موفق باشید.

بیشتر بخوانید:

معیار اصولی و متناسب برای ازدواج